وجه تسمیه این دهستان با توجه به
مطالبی که در گاهنامهی محلی اندیشه ی مرگورآمده است(ظاهراً این نشریه به دلیل عدم
مجوز اکنون فعالیت ندارد.)، چنین ذکر شده است: بدین صورت که در مورد معنی این اسم
دو فرضیه ذکر شده است. طبق فرضیهی اول؛ مرگور ترکیبی از دو کلمهی (مِرگ + آو) که
در کردی کرمانجی شمالی یا بادینی، به معنی چمنزار است، تشکیل شده است. زیرا این
منطقه تا ده سال پیش که خشکسالی بدین شدت نبود پوشیده از چمنزار و زمینهای باتلاقی
بود که بر طبق گفته بزرگسالان به دلیل باتلاق و مردابهای فراوان رفت و امد در بین
روستاها به سختی صورت می گرفته است. ولی هم اکنون زمینهای آن به شکل زمینهای
معمولی، مورد کشت گندم و سایر غلات و حبوبات قرار گرفته است. هرچند هنوز هم
چمنزارهای بسیار وسیعی در سطح منطقه وجود دارند که محلی برای چرای حیوانات محلی
همچون گاو، گوسفند، اسب، بز ،گاومیش و...اند. اما طبق فرضیه دوم؛ مرگور ترکیبی از
دو کلمهی (مه ر+ گه ور) یعنی گوسفند سفید است. به خاطر کوهستانی بودن و داشتن
مراتع خوب در این دهستان، سابقا کردهای کردستان عراق که نزدیک به مرز بودند به خصوص
عشایر سورجی و روندوک(رهوهندوک)، گلههای بزرگ گوسفند را در زمان ییلاق به
کوهستانهای جنوبی مرگور میآوردند و با آغاز فصل سرما دوباره به مناطق خود باز
میگشتند. نکته جالب در مورد نام این دهستان این است که در سمت شمال این دهستان
دهستان دیگری است که نامش ترگور(تهر گهوهر) است و از آن جالب تر اینکه در آن سوی
مرز یعنی درکردستان ترکیه نیز شهری وجود دارد که نام آن به زبان محلی، گور(گهوهر)
است این شهر با دو دهستان این سوی مرز همسایه است. این شباهت اسمی دو دهستان و شهر
مذکور به معنی وابستگی این سه مکان طی ادوار متوالی است. هم اکنون نیز بیشتر روابط
بازرگانی دو منطقهی مرگور و ترگور چه به صورت آزاد ( از طریق گمرکات) و چه به صورت
قاچاق، با روستاهای اطراف شهر گور در کردستان ترکیه است. اهالی این شهر هنوز هم با
کردهای این سوی مرز دارای روابط خویشاوندی نسبی و سببی بسیار نزدیک هستند. برای وجه
تسمیهی این دهستان میتوان حدس دیگری نیز زد که به نظر من میتواند درستتر باشد.
من شخصا قبل از اینکه این فرضیه را از کسی بشنوم یا اینکه از جایی بخوانم آن را حدس
زده بودم ولی بعد از اینکه تحقیق یکی از معلمان دلسوزم به نام آقای "بهادر آرمند "
را پیرامون همین بحث مطاله کردم به این نتیجه رسیدم که ایشان نیز با من هم
نظرهستند. بدین ترتیب شکام به یقین مبدل شد و آن ،اینکه کلمهی مرگور به معنای محل
استراحت گوسفندان است .طبق این فرضیه، واژهی "مر" در بین کردهای سورانی به معنی
گوسفند است و واژه ی" گور" نیز بدون تردید به معنی محل استراحت گوسفندان است، به
علت دیرینه بودن نظام ایلیاتی در این منطقه هنوز هم بیشترین درآمد اهالی این دهستان
از پرورش گوسفند به دست میآید و بیشترین عشایر شهرستان، در این دهستان متمرکزند
چرا که این دهستان بهترین مراتع و مساعدترین آب وهوا را برای نگهداری دام بویژه
گوسفند دارا است. علاوه بر سه فرضیه فوق فرضیه دیگری نیز بیان شده است که در
تحقیقات آقای آرمند ( دبیر رشته ی تاریخ دبیرستان قدس زیوه ) مشاهده نمودم که به
شرح زیر است: دو کلمه ی ترگور و مرگور ریشهی فارسی دارند. مرگور همان " مرگآور" ،
و ترگور نیز "ترگآور" است. در زبان کردی (گویش بادینی) به تگرگ ،
"ترگ"میگویند.این ناحیه، از مرگور مرتفعتر است و تگرگ نیز در نواحی مرتفع بیشتر
میبارد. البته این نظریه چندان درست به نظر نمی رسد. آقای آرمند نظریهی سوم را
قابل استنادتر میدانند و می گویند:چون مناطق ترگور ، مرگور و گور در یک منطقه ی
جغرافیایی قرار دارند و در گذشته نیز اقتصاد این مناطق بر اساس دامداری بوده ، که
اسامی نواحی مذکور هم ناشی از فرهنگ حشم داری است